خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

تبریک به همه معلم های حال و آینده

معلمین عزیز دوستای خوبم اساتید گرامی روزتون با تاخیر مبارک

یکی از دوستان تئاتری و از بازیگرای خوب استانیمونو  از دست دادیم

به خاطر همین تبریک رو با تاخیر و معذرت میگم خدمتتون.

لوییس سوارز

تو کلاس اول بودم که یهو جیغ یکی از بچه ها در اومد

دیدم محمد مهدی لپشو گرفته و گریه میکنه

من:چیییی شده؟

محمد مهدی: خانوم امیرعلی لپمو گاز گرفت

من:

چون امیرعلی از اول زنگ مدام وسط کلاس بود و شیطونی میکرد دیگه وقتش بود بفرستمش پشت در کلاس

ولی مگه میرفت؟ مگه زورم بهش میرسیدdont go smiley

دیدم حامد تو سالنه صداش زدم بیاد کمک

حامد: لوییس سوارز؟

امیر علی:ها

حامد: مگه تو لوییس سوارزی؟

امیر علی: لوییس؟؟؟؟

حامد: میگم مگه لوییس سوارزی که گاز میگیری؟

امیر علی همچنان:

منم که فقط میخندیدم

هیچی دیگه بچه رو بردن دفتر تا به حسابش رسیدگی بشه

10 دقیقه بعد خوشحال و خندان با نیش باااز برگشت تو کلاس

من:cuckoo smiley

زنگ تفریح معلمش میگفت کار همیششه.حتی یه بار دست معلمه رو گاز گرفته

به حامد میگم چرا هیچی بهش نگفتی؟ یه تنبیهی تهدیدی چیزیangry smiley

میگه نه این بچه با این سن مثل لوییس سوارز گاز بگیره آینده درخشانی تو فوتبال داره

من:bored smiley


پاورقی:

در خلال مسابقه تیم ملی فوتبال اروگوئه و تیم ملی فوتبال ایتالیا، از سری مسابقات مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، سوارز اقدام به گازگرفتن از کتف جورجو کیه‌لینی نمود. ۲ روز بعد از این اتفاق، کمیته انضباطی فیفا مورخ ۵ تیر ۱۳۹۳ تشکیل جلسه داد و سوارز را به دلیل این عمل غیر ورزشی، به محرومیت از حضور در ۹ بازی ملی و ۴ ماه محرومیت از هرنوع فعالیت فوتبالی، رای داد.[۲]

این سومین باری بود این بازیکن در طی یک مسابقه رسمی فردی را گاز میگرد. او قبلاً دست ایوانوویچ بازیکن چلسی را نیز گاز گرفته بود. قبلاً هم یکبار با پیراهن آژاکس اقدام به گاز گرفتن گوش حریف کرده بود. وی در زمان برنامه معارفه به عنوان بازیکن جدید بارسلونا، اعلام کرد که برای ترک عادت گاز گرفتن، در حال درمان در نزد روانپزشکان می‌باشد.[۳]

منبع ویکی پدیا


مگه ما دل نداریم؟

فکر کن 300 کیلومتر دورتر از شهرت بری عروسیdance smiley

اونجا یکی از شاگرداتو ببینی :|

از اون بچه تخس ها

بعد از ترس ثبت و ضبط شدن کلیه حرکاتت توسط ایشون، نتونی یه دور برقصی

بد دردیه، بــــــــدcry smiley

چگونه می شود انسان بدی بود؟

یا به عبارتی ویژگی آدم های بد چطوره؟black wings smiley

[بعدا اضافه شد:

چطور دیگه میشه به بقیه فکر نکرد؟ دل نسوزوند!

برات آدم حقیقی و مجازی فرق نکنه

هر جا عصبی بشی هر چی دلت خواست بگی

هر کنایه ای رو با 4 تا تیکه کلفت تر جواب بدی

مثبت نبینی، تعریف نکنی

تو قید و بند چیزی نباشی

دوستی واسه خودت نگه نداری

ادب رو ببوسی بذاری کنار کلا

کینه ای و انتقام گیر باشی

 و یه سری صفات بد اینجوری رو چطور میشه آدما بهش میرسن؟]



منتظر نقطه نظرات شما هستیم


پست جدیه .لطفا نظرات جدی بذارین



evil angle smiley


:((


وقتی که کار توی  10 درصد پایانیش بشکنه

تموم شده بودا .باید میذاشتمش یه گوشه که یکم خشک بشه تا روش کنده کاری کنم

هی این کرم هنرمند درونم گفت یکم بیشتر روش کار کن

یهو سر از تنش جدا شد

حالا وصله پینه شده گذاشتم خشک بشه

ولی بعیده درست بشه

توضیحات: بدن اصلی یه فرشته هست .خودم فکر میکنم مادره :)

این مرد کوچک

مهدی (همون سوژه پست قبلی) خیلی پسر خوبیه و دوسش دارم

خصوصیت اخلاقیش اینه که مثل آدم بزرگا رفتار میکنه و حرف زدنش کاملا مردونست

مثلا یه بار رفته با خانوم معلمش دست داده و گفته چطوری دهقانی؟

یعنی فقط فامیلیشو بدون پیشوند خانوم گفته

یه بارم سر کلاس به من آجیل تعارف کرد با این لحن:

بفرماییــــــــــد خـــــــــانوووم هنـــــــــرمنــــــــد

آخر کلاس هم دوباره اومد آجیل تعارف کنه میگه اگه برنداری ناراحت میشم جون تو

عاشق این حرف زدنشم

روبوسی

هفته پیش تو سالن مدرسه بودم که یکی از بچه های کلاس دوم اومد سمتمangel3 smiley

دست داد و سال نو رو تبریک گفت

چون اینا هنوز بچه ان منم باهاشون دست میدم

یهو  خودشو کشید طرف من که روبوسی هم بکنه

اینقدر خندیدم که بیچاره از خجالت محو شد

آخه روبوسی با معلم؟ ابهتم منو کشتهblack eye1 smiley

ما جرات نمیکردیم پامونو جلوی معلم درازکنیمbig smile2 smiley


پست درخواستی :))

دارم فیلم نگاه می کنم.
بعدش از فیلمه خوشم میاد.
می رم در موردش یه خرده سرچ می کنم. computer man smiley

بعد یه مقاله می نویسم و در سایت می ذارم.



سخت ترین چهارده فروردین

خب تعطیلات هم که با حالگیری آب وهوا تموم شد


من که از هفته آخر اسفند سرما خوردم و هنوز خوب نشدم

روز آخر مدرسه هم با مدیر بحث کردم و گریه ...cry smiley

عیدی هم بنا به دلایلی هنوز بهمون ندادن

عادت کردم تا 3-4 صبح بیدار بمونمcount sheep smiley

با وجود همه اینا اصلا دلم نمیخواد برم مدرسه


اینستاگرامی های گرامی منو با اسم و فامیلم سرچ کنین تا اونجا همو بیابیم( یا اسم خودتونو بذارین)computer aww smiley


امان از کوچولوهای شیرین زبون

دختر داییم یه دختر سه ساله شیرین دارهdance girl 2 smiley

این بچه عاشق اینه که عکس های گوشی بقیه رو نگاه کنه

وقتی داشت عکس های منو نگاه میکرد بین عکسا عکس یه نوزاد پسرو دیدbaby boy smiley

سریع گفت: خاله نی نیته؟

گفتم آره خاله جون

خلاصه این گذشت و ما همه با هم رفتیم عید دیدنی

دایی و خانواده، خاله و خانواده، دختر دایی و همسرش، دختر خاله ها و همسراشون، پسر خاله و خانومش و خانواده ما

همه سبیل به سبیل نشسته بودن و مشغول خوردن بودنbulbar smiley

که ناگهان این کوچولو با صدای بلند و با هیجان زیاد گفت خــــالــــــــه کوثــــــــر نــــــــی نـــــــــی داره

بقیه:

من:embarrassed smiley

سکوت سنگینی حکمفرما شد

منم از خجالت سرمو کردم تو ظرف آجیل 

تا نیم ساعت بعدش هم تو چشم هیچ کدوم از دخترای فامیل نگاه نمیکردم چون ممکنه بود بلند بزنیم زیر خنده

تا من باشم عکس بچه تو گوشیم نگه ندارم و به خودم نسبتش ندم :|