خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

برای دکتر محمدرضا

من از بچگی بچه ی زیاد دکتر برویی بودم

البته چند سالی سعی میکنم حداقل واسه سرماخوردگی ها دکتر نرم و با استراحت و دمنوش و لیمو و اینا خودمو درمان کنم

 همین زیاد دکتر رفتنم باعث شده یه شناختی نسبت بهشون پیدا کنم.در واقع زیاد از دکتر جماعت خوشم نمیاد

ولی بین همه دکترها یه دکتر معمولی توی یه درمانگاه معمولی توی شهر کوچیک ما هست که خیلی بهش ارادت دارم

اول خودم و بعد خانواده و دوستان

آخه وقتی یکی تو کارش خوبه همه رو متوجه خودش میکنه

حالا نه اینکه ایشون معجزه بلد باشه و با نگاه طرفو خوب کنه... نه.ولی پزشک متفاوتیه

از اینایی که اول خوب به حرفت گوش میده.نمیپرسه دردت چیه و سریع نسخه نمیپیچه

همه علائم رو چک میکنه.از عادتها و حساسیت هات میپرسه

حتی از شرایط محیط کارت میپرسه که ببینه رو مریضیت تاثیر داشته یا نه

دارو هم فله ای نمینویسه.بنا به درخواست خودمون قرص یا شربت یا آمپول به اندازه کافی

آخر هم تاکید میکنه روزهای دوشنبه و چهارشنبه هستم.اگه بهتر نشدین بدون ویزیت مراجعه کنین تا دوباره بررسی کنم

هیچ وقت اون کبر و نگاه از بالا به پایین رو به مراجعه کننده ها نداره

خلاصه خیلی خوش رفتاره 

به نظرم آدم باید قبل از اینکه یه پزشک خوب، یه راننده خوب، یه معلم خوب ، یه خیاط  خوب و .... باشه باید یه انسان خوب باشه

روزت مبارک دکتر محمدرضا