تو مدرسه بودم گشنم شد
رفتم از بوفه یه بسته بیسکوییت گرفتم
تا بازش کردم حامد از راه رسید و طبق اخلاق همیشگیش خواست بدون تعارف برداره
منم طبق معمول همیشه که کل کل و درگیری داریم اومدم بزنم پشت دستش
و صددرصد احتمال میدادم دستشو بکشه عقب و منو ضایع کنه
ولی نکشید :|
و من چنان محکم زدم پشت دستش که صدای شـــــتررررررق همه دفترو پر کرد
اولش ماتم برد بعد زدم زیر خنده بعدشم از خجالت داغ شدم
بیچاره هیچی نگفت.حتی بیسکوییت هم برنداشت.رفت نشست سر جاش
کلی عذرخواهی کردم
ساعت بعد بهش گفتم هنوز انگشتام سوزن سوزن میشه از شدت ضربه
اوم گفت پشت دست منم
بیچاره این معاون اجرایی ما
اشکال نداره شهید راه بیسکویت و شکم شده
ولی می دونم الان هم عذاب وجدان دارید
نه عذاب وجدانم فقط مال دو دقیقه بود
وای منم یه بار این کارو کردم تا الان حس گناه دارم
بی خیال باو
نزن بچه رو... :(
بچچچچچچچه؟
بچچچچچچهههههه؟
سلام همکار عزیز و بزرگوار. از همدردی شما سپاسگزارم.
خداوند به شما و همه عزیزان تان سلامتی عطا فرماید.
معلم بزرگ و بزرگوارم
با عرض پوزش دوتا مطلب خدممتون عرض کنم:
1- مطلبی تحت عنوان لینک های مفید در وبلاگ تان هست که تبلیغات هستن. اونارو از وب تون حذف کنین.
2- دوس دارم با هم بیشتر اشنا بشیم. اگه افتخار بدی خوشحال میشم.
خواهش میکنم
برای مورد اول باید بگم که بلد نیستم
مورد دوم هم چشم در خدمتتون هستم
از این کارها هم بلدی؟؟؟؟؟؟
ضرب و جرح؟
خخخخ اخیییییی
بی تربیت دستشو نکشید حقش بود
چه عجب باو یکی حقو به من داد
البته گفت اصلا حواسم نبوده و نگاه نمیکردم
حداقل با بیسکوییت میزدی رو دستش
دیگه فرصت این کارا نبود
زدم و خورد
در عرض یک ثانیه
فاطی کماندو
خخخخخخ
نه دیگه در اون حد
کاش ضایعتون میکردااااااااااااااااا
کاااااش
بیچاره حامد
خخخخخ
اینجوری که تو گفتی دل خودمم الان سوخت
اطلاعیه ای به دستم رسیده که جهت اطلاع خانوم معلم
بخاطر ضرب و جرح وارده به معاون اجرایی بوفه مدرسه از فروش هر اقلامی به شما امتناع میکنه
برای گرسنگی هاتون از قبل فکری کنید
آخه به چه گناهی؟؟؟؟
از بیسکوییتام دفاع کردم
تنبیه بدنی در مدارس ایران
وا مصیبتااااااا
اونم تنبیه بدنی معاونین
اخییییییییییییییییی
درود کوثر گیان
خاسی رندی
سر نمی زنی ها
سلام کیارش گیان
رندم
کار مه هیه
میگم این حامد اخرش سقط می شود به دست شما
اون تا منو نابود نکنه سقط نمیشه
یادم باشه از شما هیچوقت خوراکی نگیرم
باید خوراکی به زور برنداری
جدی زدی رو دستش؟
نکن زشته خواهر من بزرگ شدی دیگه
شد دیگه
آخی چقدر بچه مظلومیه
یکی اون مظلومه یکی من
حیا هم خوب چیزه
بی شوهری بد دردیه
خب یکهو بگو شوهرم بشو دیگه
:\
ماهم یه همکلاسی داشتیم البته دور از جون معاون اجرائی شما ...
کلافه شدیم از دست شکم چرونیهاش که فقط لامصب یه طرفه بود ... یعنی فقط میخواست! ولی از اوناش نبود که پس بده ! وقتی هم که مثلن بعد از چندین و چند ماه به زور بهش میگفتیم تو یه چیزی برا بقیه بخر میگفت امروز روزش نیست ...
کاش ماهم با این ترفند زدن پشت دست مردم آشنا بودیم ...
همیشه تنبیه بدنی خوووب جواب میده
آخی.
من ذاتاً توی این جور مواقع دل رحم هستم. اگه به من بود کل بسته رو بهش می دادم و می رفتم یکی دیگه می خریدم.
آخه دیگه قبول نکرد
بعد از کتک خوردن خیلی مظلوم شد
عاقا یکی ب من بگه حامد کیه؟
محرمین؟
فامیله ک اینقدر راحتین؟
عاقا بچه مردمو مظلوم گیرآوردی !!!بیچاره...خوبه معاون اجراییه...
جذاااااااااااب می نویسی...
حامد معاون اجرایی مرسه سابقم بود
نه محرم نیستیم .نسبت فامیلی نداریم.فقط همکار و دوستای خوبی برای هم بودیم
این جریان زدن پشت دست هم اتفاقی بود وگرنه نه با ایشون نه با کسی دیگه ای اینقدر راحت نیستم که بخوام دستشو لمس کنم
مرسی