خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون
خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات معلم کــوچــولــو (✿◠‿◠)

خاطرات بامزه یک معلم شیطون

حالا هی برین گوشی و تبلت بخرین برای بچه هاتون

با کلاس چهارمی ها داشتم

یه کلاس فوق العاده شلوغ و بی نظم و البته با بچه هایی بی ادب (با این شکلکا پی به وضع کلاس ببرین)

farty smiley

مهدی یکی از بچه های این کلاسه که پارسال مشروط ثبت نام شد اما با همه موارد انضباطی که داشت بازم نمیدونم چرا مدیر دوباره امسال ثبت نامش کردن

بعد اینکه موضوع نقاشی رو گفتم ، با داد زدن های مکرر و وعده امتیاز دادن یکم جو کلاس آروم شد

داشتم میگشتم تو کلاس و ایرادای نقاشی هر کسی رو بهش میگفتم

هنوز چند تا میز مونده بود که برسم به مهدی که دیدم تا منو دید سریع شروع کرد به خط خطی کردن نقاشیشembarrassed smiley

حدس زدم که حتما چیز بدی کشیده یا نوشته که من نباید ببینم

زود رفتم بالای سرش و قبل از نابود کردن صحنه جرم برگه رو از زیر دستش کشیدم

فکر میکنین چی کشیده بود؟؟؟؟؟؟

باورتون میشه اگه بگم یه صحنه جن.سی کشیده بود؟؟؟؟؟؟fainting smiley

دقیقا با یه آقا و یه خانوم و ....

البته به همون صورت ابتدایی و بچگانه.تنها چیزی که تو نقاشیش کاملا واضح و درشت با جزئیات و شبیه به مدل اصلی بود چیزی بود که خودش داره : | :| :|

واقعا مونده بودم چیکار کنم و چه عکس العملی نشون بدم

نقاشیشو تا زدم و گذاشتم تو دفترم.گفتم زنگ تفریح میری دفتر

تازه بدبختی این بود که 2-3 نفر اطرافش هم محو نقاشی این شده بودنdrooler smiley

که اونا به گریه و التماس افتادن که خانوم به خدا ما ندیدیم چی کشیده.ما اصلا حواسمون نبود (رذل های دروغگو)

حالا زنگ تفریح خورده بود من مونده بودم این اثر هنری کاملا رئالیستی رو نشون کی بدم؟؟؟؟

مدیر و معاونین همه آقا هستن خب

از شانس من صدیق خانوم اون روز مدرسه ما بود.بهش نشون دادم چند دقیقه که فقط خندید

بعد خواستش دفتر و کلی دعوا و خط و نشون

قسمت خنده دارش اینجا بود که صدیق خانوم پیاز داغشو زیاد کرده بود که به پسره میگفت ببین من دستام داره میلرزه از وقتی نقاشیتو دیدم.بعد برگه نقاشیش که لوله شده بود رو هی میزد تو سر بچهbrod kavelarg smiley

سر بسته به حامد هم گفتم که جریان چی بوده.اونم به صورت جداگانه به خدمتش رسیدfight 2 smiley

امیدوارم دیگه تکرار نکنه.هر چند بچه ای که تو سن 10 سالگی این مسایل رو بفهمه دیگه آب از سرش گذشته

فقط باید تاسف  خورد برای پدر و مادرش ...


از گذاشتن این پست تو صفحه اصلی خجالت کشیدم big smile2 smileyتقصیر بلاگ اسکایِ که ادامه مطلب بدون رمز نداره


نظرات 40 + ارسال نظر
دکمه سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 19:26 http://dok-meh.blogsky.com/

این که خوبه. بچه های ِ کوچیک تر از این خیلی چیزا میدونن چون مادر و پدرها اصلا رعایت نمی کنن.

حامد کیه

اصلا هم خوب نیست.خب نباید کوچکترها هم بدونن.اصلا تا 14-15 سالگی باید معصوم بمونن این طفلیا

حامد؟
خواننده های وبم میشناسن.معروفه

معاون اجراییمونه که خیلی با هم عیاقیم.البته فکر بد نکن

آتنا سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 20:47 http://bekhand-azizam.mihanblog.com

اوه..
بیچاره بچه..
اینا همش مشکل روانی میاره ها، اصلا نباید بهش خندید، خاک بر سره اون خانواده..
کلا دیگه ملت ریلکس شدن!
عین اون کلیپ دختر کوچولوئه هست که به باباش فحشای رکیک میده و مامانش میخنده!، این چیزام شده روشعنفکری..

بیچاره جامعه
بیچاره نسل بعد اینا

معلم... سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 21:29 http://www.dini-arabi89.blogfa.com

سلام همکار گرامی ........
کاش ندید می گرفتی ....... کاش
البته حرفهای شما متین...........اما اگه ندید می گرفتی بعد میتونستی تنهایی نقاشی رو ببینی و این ایرادات رو تنها به خودش میگفتی . الان که چند نفر توی سر بچه زدند قبح عمل براش ازبین رفته. الان اون بچه هم میدونه این توسری خوردن ها تنبیه حساب نمیشه. حئاست هم باشه یه وقت با تنبیه کردن کاری دست خودت ندی ( به هر بهانه ای که بچه تنبیه بشه شما محکومی ) اینو وزارت میگه. شما بعدا هر چه آیه ودلیل بیاری حتی مدیر هم از شما طرفداری نمیکنه....
تجربه میگه بعضی چیزها را نباید دید...بعضی چیزها را نباید شنید.... ضرب المثلش اینه که باید زیر سبیلی رد کرد..
وقتی بچه 10 ساله گوشی داره وتمام شبکه های اجتماعی رو میتونه ببینه این نقاشی ها که چیزی نیست.
مقصر کسی دیگه است . اگر میتونید باید اونها را تنبیه کنید. بچه گناهی نداره.( طرفدار بچه نیستم ها ) واقعیات جامعه ما اینه .... جامعه ای که تکنولوژی زودتر از فرهنگش میاد......
کاش آخر زنگ نگهش داشته بودی و تنها میدیدی...یا وقتی دیدی نقاشی رو خط خطی میکنه ومیخواد مدرک جرم رو از بین ببره کنجکاوی نمیکردی.......
ببخشید...نظر شخصیمو گفتم.......

سلام
من تنبیهش نکردم
به نظرم تو این مورد اشتباه میکنین.من خودم طرفدار ندید گرفتن و به روی خود نیاوردنم.کسی تو کلاس حرف زشت بزنه و فحش بده اصلا به روی خودم نمیارم
ولی این مورد فرق میکرد.مخصوصا با شناختی که از بچه داشتم میدونستم تصادفی نبوده کارش.چند نفر داشتن نقاشیشو میدیدن و این خیــــــــــــــــلی بده
ما چند سال پیش مورد داشتیم چند تا کلاس چهارمی که از غفلت معاونین سوء استفاده میکردن و تو کلاس با هم خلوت میکردن و .....
ولی اگه من با وجودی که بچه متوجه شد دیدم چیکار کرده به روی خودم نمیاوردم یه تاییدی بهش داده بودم برای تکرار های بعدی
بعضی حرکتا تو نطفه باید خفه بشه!
بعدشم نقاشی اخر واجعه بود.یه صحنه پ.ورن بود.چطور میتونستم بچه رو نگه دارم و ایرادای کارشو بگیرم؟؟؟؟
من معلم پسر بچه هام.با این کارا زشتی مطرح کردن این موضوعات بین خانوما هم براش میریزه

دکمه سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 22:47 http://dok-meh.blogsky.com

آره در جریانم. خیلی هم بده... اما میدونن متاسفانه.
فکر بد نمیکنم. :)
خودمم یه جورایی با بچه های هنر بودم. میدونم چی میگی.

مرسی از فکرای مثبتت

نیایش چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 00:09

پسر10ساله...امروز یک کلیپ نشونمون دادن (البته خارج کشور فیلم برداری شده بود) که به بچه های 5-6 ساله کاملا نحوه تولید فرزند رو توضیح میدادنهنوز دارم هضمش میکنم.
البته تنبیه و سر و صدا و دفتر هم نتیجه بر عکس داره

عملا بچه 10 ساله داشته بهت آموزش میداده

نچ اول اینکه من فقط معرفیش کردم به دفتر.دوم اینکه هیچ گونه تنبیه بدنی نشد.سوم اینکه یه برگ کاغذ لا شده خوردن تو سر آیا خیلی درد داره که تنبیه حسابش کردین.چهارم اینکه معاونینمون هم درست برخورد کردن

آقا ورزشی چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 18:27 http://aghavarzeshi.blogfa.com/

دانشجو معلم چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 20:37 http://fatemerezaei073.blogfa.com/

سلام
اره واقعا اینطوریه
آدم نمیدونه بهشون چی بگه

سلام
امیدوارم هیچ وقت برات پیش نیاد تو سال های تدریست

مهندس جان چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 23:49 http://mohandesjan.blogsky.com

به نظرم کار صدیق خانم اصصصصصلا درست نبود، نقاشی اون بچه باید به یه روانشناس نشون داده بشه...
منم کلاس پنجم که بودم بغل دستیم همیشه بالای اکثر صفحه های دفتر ریاضیش عکس خانم ها رو به طور خیلی بدی می کشید، من اون موقع بچه بودم و فکر می کردم اینا اثرات ماهوارست(اون موقع ها ماهواره تازه داشت پاشو تو خونه ها می ذاشت و فقط ۳۰-۴۰ درصد مردم تو تهران ماهواره داشتن) ولی الان که فکر می کنم برام سواله که چرا معلممون عکس العملی نشون نداده هیچوقت!!!! چون اون عملا نقاشی ها رو تو دفتر راضی می کشید که مسلما معلممون میدیدشون!!!!

کار صدیق خانوم رو کار ندارم.هر چند همتون فکر کردین با ضربه های شدید میزدش ولی ضربه با کاغد دو لا شده چقدر میتونه درد داشته باشه؟؟؟
نمیدونم نقاشی دوستتون چطوری بود؟ فوقش بدن کاملا برهنه یه خانوم بود.این بدتره یا کشیدن یه رابطه جنسی؟؟؟؟

یه دانشجومعلم پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 01:28 http://Www.dabeer92-new.blogfa.com

متاسفانه کنجکاوی بچه های الان و دسترسی به تمام امکانات و شبکه های اجتماعی و ازهمه بدتر ماهواره که داخل همه خونه ها هست همین عواقبم داره .

فقط میشه تاسف خورد
هر چقدر بچه ها نسبت به قبل کنجکاو تر شدن متاسفانه والدین بی خیال تر شدن

آقا ورزشی پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 11:16 http://aghavarzeshi.blogfa.com/

س.مرسی از حضورتون دوستم..راستی از این داستان ها توو مدرسه ی سال قبل ما هم پیش اومد.مدرسه طوری بود که 2تا حیاط داشت یکی طبقه ی بالا یکی طبقه پایین،بالا دخترا بودن پایین پسرای ابتدایی بودن.پسره ی شیطوون کلاس سومی برا دختر بزرگ تر از خودش کلاس چهارمی نامه نوشته بود.کلی برنامه داشتیم سر همین. دیگه بچه های این دوره زمونه هستن دیگه در ضمن لینکم کنید متشکرم..........

خخخخ عجب جریانی
ولی اینا چیزای خیلی مهمی نیست.ابراز علاقه های معمولی و ظاهری که زمان ما بود.ولی کشیدن صحنش جرمه

معلم... پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 13:02 http://www.dini-arabi89.blogfa.com

موفق باشی همکار گرامی ........

دریا- گاه نوشته‌های من پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 20:31 http://history1400.blog.ir

سلام
خوب عکسشو میذاشتی تا دستهای ما هم بلرزه

دیگه به فکر سلامتی دستاتون بودم اون موقع دیگه پارکینسون میگرفتین

الهام پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 21:07 http://sharabeeshgh.blogfa.com/

سلام خاله
خوبی؟؟

امان از بچه های این دوره زمونه ..کاری میکنن ک ادم خودش خجالت میکشه ...

من عادت دارم همیشه کیفمو تو کلاس میذارم . هفته پیش که اومدم خونه دیدم تو کیفم یه پاکت نامه دست سازه با یه یادداشت داخلش ک نوشته بود
"عزیزم دوستت دارم . عاشقتمو . . ." :| :|
البته با کلی غلط املایی
ینی وقتی دیدم اغراق نیست اگه بگم 5 دقیقه مات موندم رو کاغذ .
اعصابم خورد شد . من معلم کلاس اول هستم و گاهی با بچه های کلاسای بالاتر هم درس تمرین میکنم .چون چهارشنبه بود و تا شنبه باید صبر میکردم سریع با معاون مدرسه مون ک خانومه تماس گرفتم و جریانو با کلی خجالت تعریف کردم . ک گفت حدس میزنه کار کی باشه .
یکی از بچه های کلاس چهارم ک چندباری هم به مدیر محترم درخواست داده من معلمشون بشم ...
دیگه در جریان نیستم مدیر چیکار کرد . چون دوس نداشتم بین همکارا پخش شه حرفیم ازش نزدم .

از این به بعد هم تصمیم گرفتم کیفمو تو کلاس نزارم

سلام خاله جون فدات
بابا ابراز علاقه اینجوری به معلم که طبیعیه.یه عشق پاک و صادقانست نه اون چیزی که موقع ابراز علاقه کردن بین بزرگترا رواج داره

تازه من یه کلاس چهارمی دارم میپره گردنمو میگیره میبوسه منو
چند بارم بهش مهربونانه گفتم تو دیگه بزرگ شدی ولی فایده نداره

منصور جمعه 8 آبان 1394 ساعت 11:18

سلام تواین مواقع چیکار باید کرد -قابل ارشاده

به نظرم یه کم سخت گیری خوبه.چون حداقل میفهمه تو مدرسه این موارد ممنوعه.ولی متاسفانه نمیشه همه جا کنترلش کرد.تو خونه یا جمع دوستاش بازم پیش میاد

[ بدون نام ] جمعه 8 آبان 1394 ساعت 23:56

سلام معلم کوچولوی مهربون خودمون
نمی دونم آیا والدین این بچه درجریان باشن بهتر نیست؟
من هم حس میکنم تنبیه خود دانش آموز اون هم کسی که سابقه داره اون رو گستاخ تر میکنه.
والدین فکر میکنن با این کارهاوامکامات دارن به بچه ها شون لطف میکنن!صبح تا شب درحال پول درآوردن هستن اون وقت بچه یا پای ماهواره نشسته یا موبایل وتبلت وnتا تکنولوژی دیگه!که حتی بزرگترها فرهنگ استفاده از تکنولوژی های جدید رو بلد نیستن چه برسه به این دانش آموز ها!!!

سلام به عزیزی که اسم و مشخصاتت ثبت نشده!!
والا ما تجربه خوبی در مورد در جریان گذاشتن خانواده ها نداریم.ضمن اینکه اصلا زیر بار نمیرن و در نهایت میگن مقصر همکلاسیاشن و تصمیم میگیرن از مدرسه برش دارن.در اصل صورت مسئله رو پاک میکنن

اون والدین اگه یه ذره آگاهی داشتن میفهمیدن بچه تو این سن به جای گوشی و تبلت و ماهواره چی لازم داره

گندم بانو شنبه 9 آبان 1394 ساعت 18:09 http://gandom1370.blogsky.com/

واییییی خدا مرگم بده

همش تقصیر پدر مادرشه رعایت نمیکنند

جون من یاد بده چه جوری لینگ میکنی؟ من بلد نیستم بلینگمت

خدا پدر مادرای بی فکر و بی اخلاق رو مرگ بده

باشه عسیسم

fateme یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 09:12 http://22266.mihanblog.com/

اوهوم ..... تا حالا به این فک کردین ک ننه باباشو بفرستین پیش ی مشاور؟ و اگر مشاور جواب نداد آدرس ننه باباهه رو بهم بدین و سرشونو تحویل بگیرین؟

پیش مشاور؟ ما این مسائل رو حتی جرات نداریم به خانواده ها مستقیم بگیم.چون به هیچ عنوان قبول نمیکنن بعد که اصرار کنی متهم میشی به دروغگویی

با گزینه دوم موافق ترم

فاطمه یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 12:52

چقدر سخته اون شرایط:( اینا بزرگ بشن چی میشن؟:|

سخت و خیلی بده
خدا به دادشون برسه

siima دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 09:03 http://simna.blogfa.com

سلام.متاسفم.بحث گوشی وتبلت نیست...مهم اینجا پدر ومادر هستند که رعایت خیلی چیزا رونکردن واحتمالا درجایی بچشون صحنه ای دیده که اینجوری معرکه گرفته.باید خیلی مواظب بود.بچه های این نسل خیلی متوجه هستن.
من دراین مورد مقصر اصلی رو خانوادش میدونم که زمینه این رفتارها رو براش فراهم کردن

بله این مسائل هم هست ولی خب داشتن گوشی و تبلت هم خیلی تاثیر داره
خودم بچه ای رو دیدم که تو گوشیش کارتون پو.رن داشت
صددرصد خانوادش مقصرن.چه توی رعایت نکردن مسائل شخصیشون.چه کنترل نکردن اینکه بچه ها چی میبینن

دکمه سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 17:55 http://dok-meh.blogsky.com/

چرا نیستی؟

الان هستم

منصور سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 22:36

شما دبستان غیر انتفاغی هستین؟

بله

faezeh چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 00:16 http://faezeh-78.blogfa.com

وای پخش شدممم از خنده ههههه...
از وبلاگتون خیلی خوشم اومد محتواش یه جورایی جال و متفاوته..امیدوارم تو دوران دبیریتون خاطره خوبی برای دانش اموزا بذارین و اونا دوستوت داشته باشن
دوست داشتین به منم سربزنید

ممنون فائزه جان نظر لطفته
منم امیدوارم اینقدر خوب باشم که برای سال های زیادی تو ذهنشون بمونم

شاهزاده ی برفی چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 13:30 http://snowprincess.blogsky.com

واااااااااااااااااااای
اگه من بودم نمیدونستم باید چه عکس العملی نشون بدم
معلم بودن واقعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا سخته
و سختر اینکه معلم پسرا باشی . حتی از فکرشم سرگیجه میگیرم

ولی از اون اتفاق شیرینا هم زیاد میفته

Mr chapool پنج‌شنبه 14 آبان 1394 ساعت 01:29 http://chapdas.blogsky.com/

سلام
باز برای شما خوبه یه بچه 10 ساله بوده!
یکی از دوستان توو مهد کار میکنه و این قضیه نقاشی و کشیدن این چیزا براشون پیش اومده بود!
متأسفانه وضع جامعه داره به کدوم سمت میره خدا میدونه!

مهد؟؟؟؟

خدا خودش باید مواظب بچه ها باشه تا معصوم بمونن

مصطفی(معلم کوچولو) جمعه 15 آبان 1394 ساعت 16:07

سلااااااااام

وای وای وای

واقعا باید چیکار کرد...

ما که... اممم
دبیرستان می ریم کارورزی...
بچه ها ، به دبیرا... امممم..

بله بله

دیده چه خبر؟
خوبین خانم معلم؟

خومشیگذره؟

به به سلااااااام داداش مصطفی

عه؟؟؟
واقعا؟
اوه اوه


سلامتی شما خوبی؟
بعد مدت زیادی اومدین نمیخواستم سوتی بگیرم ولی آخه خومشیگذره؟؟؟؟

مصطفی(معلم کوچولو) شنبه 16 آبان 1394 ساعت 14:07

سلام علیکم...
الحمدلله که خوبین

بله خانم معلم
اممم، تو دبیرستان دیگه عادیه...
همین الان از مدرسه کلاس پیش دانشگاهی ها میام که از من مَردتَرن!

منم خوبم ممنوون

راستی!
من کُلا اینجوری حرف میزنم!
کلماتی مث دیده، خومشیگذره و... .

التماس دعااااااا

موفق و سلامت باشین...

منصور شنبه 16 آبان 1394 ساعت 19:40

کدوم شهر معلمید

خراسان رضوی
از گفتن اسم شهر معذورم

ویروس یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 12:42 http://DataBus.BlogSky.com

ها ها ها ها. خوبه دیگه. بچه های این دورره زمونه واسه خودشون همه فن حریف شدن :D. زمان ما، دوران راهنمایی، خلاف ترین کارمون، قاچاق کتاب های فهمیه رحیمی توو مدرسه بود. اون وقت فکر کن به این بچه های امروزی. خدا به معلم ها صبر بده.

آخه اینم شد همه فن حریفی ؟ :|
خدا به آیندشون رحم کنه

faeze یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 20:19 http://www.teachtothink.blogfa.com

لعنتی انقدر خنده دار مینویسی با اون شکلک ها که اصلا اخرش یادم افتاد چرا تاسف نخوردم

خب دیر نیست تاسفتو بخور

دانشجو معلم پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 20:41 http://sokhangar.blogfa.com

یاد خاطراتم افتادم.
یه پسر ساده و ساکت ،چهارم ابتدایی بودم یه زن بی نزاکت معلمم بود هر هفته ازش سیلی میخوردم دیگه عادتم شده بود. یه جوری میزد سرم گیج میرفت.چرا؟ چون ورقه امتحانو همیشه با خودکار قرمز می نوشتم و به حرفش گوش نمیدادم. اون هر چقدر تنبیه می کرد من بیشتر مصمم میشدم که تکرار کنم. کارهاش باعث شده بود یه مدت لاغر بشم ...

تنبیه به هیچ وجه جایز نیست
هیچ دانش آموزشی نباید تحقیر بشه هیچ دانش آموزی نباید مورد توهین قرار بگیره
اگر شاگردی انحراف جنسی پیدا کرد باید ارجاع داده بشه به مشاور والسلام

مورد شما فرق میکرده خب.تنبیه کردن بدنی اونم به خاطر نوشتن با خودکار قرمز خیلی عجیبه
ولی ما نه اصلا تنبیه بدنی کردیم نه کار این بچه در حد نوشتن با خودکار قرمز بود

محمد چهارشنبه 27 آبان 1394 ساعت 19:49 http://rahnorbala.blogfa.com

نمی دونم چی بگم
اما تنها چیزی که به ذهنم می رسه اینه که ای کاش اگه تو همچین موقعیتی قرار بگیرم بتونم بهترین کارا بکنم در حالی که نمی دونم بهترین کار چیه!!!

اون موقع آدم مغزش کار نمیکنه.واقعا هنگ میکنه.نمیفهمه چه رفتاری درست تره

ناگفته های من... دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 18:47 http://peacehopehonesty.blogfa.com/

بهتر بود با ی مشاور حرف میزنید و خانواده آقامهدی هم درجریان این نقاشی میشدن...
بهتره به جای تنبیه و یا سرزنش...به دنبال راه چاره بوود..
درضمن درسته این پسر تاچن وقت و یا همین الان به بلوغ زودرس جنسی رسیده باشه...این بچه نیاز به کمک داره...
درحقش مهربانی کردن نیازه...
پدر و مادری که ماهواره تو خونه میآرن ...باید جوابگو باشن ..

معلمش با خانوادش مطرح کردن که اونا نپذیرفتن و گفتن کار پسر ما نبوده

ღღღoghabღღღ پنج‌شنبه 5 آذر 1394 ساعت 16:23 http://oghab-she.mihanblog.com/

خیلی باحال بود
دستت دردنکنه
از وسط های متنت خیلی خوشم اومد
مخصوصا اون جمله ( چیزی بود که خودش داره)
کامنت هات هم خیلی عالی بود
آموزش دادن بچه 6 ساله
یا اون پاکت که توش نوشته بود عاشقتونم

راستی یک غلط تایپی هم توش بود
(رذل های دروغگو)
ارذال هست خانم جان

مواظب خودت خیلی باش تو مدرسه پسرونه

خمارمستی چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 18:14 http://khomaremasti.blog.ir/



خیلی مهمه این موضوعا
خیلی

راستی یه مطلب خیلی وقت پیش خوندم که تو آلمان تو همون دوره ابتدایی چجوری برای بچه ها این مطالبو آموزش میدن و برا همه عادیش میکنن که برای بچه ها که چند سال بعد باش مواجه میشن مشکلی پیش نیاد!!
اما مملکت ما باید منتظر یه فاجعه باشه

آره خیلی مهمه

من برعکس یه مقاله ای خونم در مورد اینکه چند سال پیش تو انگلستان همین قانون رو اجرا کردن و نتیجش شده دخترکان نوجوان حامله بسیار در مدرسه ها :|

ღღღoghabღღღ جمعه 13 آذر 1394 ساعت 22:44 http://oghab-she.mihanblog.com/

کامنتام کووووووووووووووووووووووو

باران دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 00:23 http://zendegimoon.mihanblog.com/

آخه موضوع اینه که تنبیه کارو خراب تر میکنهمن واقعا نمیدونم تو این موارد باید چکار کرد!

این دفعه خووووب جواب داد
حالا یه روز پستشو میذارم

مریم چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 21:33 http://oloomfarazesh.blogfa.com

من به تازگی دبیر یه مدرسه مختلط ابتدایی شدم
تا حالاعلوم راهنمایی دخترانه درس می دادم با این جور چیزایی هم برخورد نداشتم
با کلی ذوق و فی سبیل الله این پستو قبولیدم اما
اگه این مطلبو زودتر می خوندم شاید قبول نمی کردم
منم که مهربون اگه تو همچی موقعیتی قرار بگیرم اصلا نمی دونم باید چی کار کنم

اوه ابتدایی اوه مختلط
اگه مدرسه مختلطه پس باید مال روستا باشه.نگران نباش بچه های روستا هنوز به این اندازه وقیح نشدن.البته بین بقیه بچه ها هم اینا تک و کمن

واقعا نباید هیچ کاری هم بکنی

علی امین زاده چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 09:10 http://www.pocket-encyclopedia.com

به نظر من با یه روانشناس کودک مشورت کنید. شاید یکی از دلایل افت تحصیلی بچه همین باشه.
شاید بچه در معرض خشونت خانگی باشه؟ شاید در خانواده مشکل اخلاقی وجود داره؟

شما که باید بهتر از من بدونید. بازتاب تفکر بچه ها توی نقاشی هاشون میاد. به نظر من باید ریشه یابی کنید.

بعید می دونم تنبیه در این موارد کاری صورت بده. این بچه، کارش را ادامه خواهد داد البته مخفیانه!

زمان ما یه معلم پرورشی توی هر مدرسه بود که کارش همین بود. مشاوره ی نیمچه روانشناسی به بچه ها. یادمه زمان راهنمایی خیلی به من یکی کمک داد. اسمش هم آقای شمیرانی بود که امیدوارم هر جا هست سالم و سلامت باشه.

خب الان که کامنت رو نوشتین خیلی از اون قضیه میگذره.
ولی اینکه من ناراحتیمو به مهدی نشون دادم خیلی کمک کرد تا رفتارش رو تو کلاس عوض کنه.با زبون بی زبونی میگفت اون یه اشتباهه بوده که دیگه تکرار نمیشه

مهدی پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 13:47

واویلا!!!

بانـوش :) یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت 21:24

واقعا خیلی بده
من خودم وقتی ده سالم بود و میرفتم کلاس چهارم بعضی دانش اموزا بودن که دقیقا مثل مهدی کلاس شما بودن
خب بچه هم که چیزی نمیدونه و کنجکاوه
بچه ها هم حالا تعریف نکن توضیح نده نقاشی نکن کی بکن
یعنی دقیقا از سیر تا پیاز رو تعریف میکردن برا بقیه
یعنی تک تک جزیات رو تعریف میکرد
یعنی من تا یه مدت تو هنگ بودم که این کارا یعنی چی
تا یه مدت حالم از خودم به هم میخورد
تا چندین سالم که اصلا چشم دیدن جنس مذکر نداشتم و از ازدواج و اینا بدم میومد


بنظرم این که کسی این چیزا رو اصولی اموزش بده تو سن مناسب خیلی بهتره تا اینطوری یه سری حتی به راه های بد کشیده میشن

باید به بچه ها گفت صحبت کردن با دوستان یا غریبه ها در مورد یه چیزایی نادرسته و وقتی همچین مسئله ای پیش بیاد باید با مادرشون در میون بذارن

درک میکنم برای یه بچه پاک و معصوم دونستن این چیزا خیلی بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد